از شمع یک چیز آموختم:ایستاده بمیرم بی صدا بمیرم به پای دوست بمیرم * * * سرخوش آن لحظه که از دوست سلامی برسد … بی خبر باشی و از دوست پیامی برسد * * * پیامت زیبا ، مرامت بی همتا ، دوستیمون پا برجا ، به یادتم همه جا..! * * * چه کنم ای دوست که تو سلطان جهانی و من درویش خرابات تو ارباب وفایی و من نوکر ارباب * * * یه عاشق میگه اگه برات اتفاقی بیفته من میمیرم ، ولی یه دوست میگه اگه بمیرم نمیذارم برات اتفاقی بیفته ، پس من دوست تو هستم تا ابد … * * * ای کاش قانون تمام دوستی ها این بود، یا رفاقت تعطیل ، یا جدایی هرگز… * * * |””””””””””|_:!””-., “@@”””””” “”@”‘ ده تن آجر فداى زیربناى وجودت ریفیق ! * * * هزارتا رگ دارم و هزارتا رفیق ، اما تو شاهرگی و تک رفیق . * * * ای دوست همه چیز را فروختم جزآن صندلی که جای تو بود ! شاید آن روز که برمی گردی خسته باشی …. * * * به دشمنانت هزار فرصت بده که دوست تو باشند ولی به دوستانت حتی یک بهانه نده که دشمن تو شوند . . . * * * باوفا! مهر تو اندر جان ماست / زندگی بی دوستی زندان ماست کم بزن آتش دل بی تاب را / یاد خوبت روز و شب مهمان ماست * * * هرقدر رفاقت بکنم می ارزی / اظهار صداقت بکنم می ارزی آنقدر عزیزی تو برایم ای دوست / صدبار که یادت بکنم می ارزی * * * یه تکیه گاهی واسه این دل من / یه وقت نری جدا نشی تو از من رفیق نیمه راه دل نباشی / چه سوتوکوره اگه تو نباشی * * * من یاد خوش دوست به دنیا ندهم / لبخند خوشش به حور رعنا ندهم گر یاد کند مرا هر از گاهی چند / گرد رخ وی به چشم بینا ندهم * * * در حنجرهام شور صدا نیست رفیق / یک لحظه دلم ز غم جدا نیست رفیق بگذار که قصه را به پایان ببرم / آخر غم من یکی دو تا نیست رفیق * * * دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن ؟؟؟ / در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن / از دوستان جانی مشکل توان بریدن * *
نظرات شما عزیزان: